برای دیدن مطلب بر روی ادامه مطلب کلیک کنید
دوازده چشمه
پس از درخواست آب، جناب موسی علیه السلام با عصایش ضربهای بر سنگی زد و دوازده چشمه از آن برای بنی اسرائیل جاری شد.
واذ استسقی موسی لقومه فقلنا اضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتا عشرة عینا....(و هنگامى که موسى براى قوم خود در پى آب برآمد گفتیم با عصایت بر آن تخته سنگ بزن پس دوازده چشمه از آن جوشیدن گرفت (به گونه اى که) هر قبیله اى آبشخور خود را مىدانست (و گفتیم) از روزى خدا بخورید و بیاشامید و در زمین سر به فساد برمدارید.)
«در این که این سنگ چگونه سنگى بوده؟ و موسى چگونه با عصا بر آن مىزده؟ و جریان آب از آن به چه صورت تحقق مىیافته؟ سخن بسیار گفتهاند.
آنچه قران در این باره مىگوید، بیش از این نیست که موسى عصاى خود را بر سنگ زد، و دوازده چشمه آب از آن جارى گردید.
بعضى از مفسران گفتهاند: این سنگ صخرهاى بوده است در یک قسمت کوهستانى مشرف بر آن بیابان ، و تعبیر به «إِنْبَجَسَتْ» که در آیه ۱۶۰ سوره «اعراف» آمده نشان مىدهد که آب در آغاز به صورت کم از آن سنگ بیرون آمده، سپس فزونى گرفت به حدى که هر یک از قبائل بنى اسرائیل و حیواناتى که همراهشان بود از آن سیراب گشتند، و جاى تعجب نیست که از قطعه سنگى در کوهستان چنین آبى جارى شود، ولى مسلماً همه اینها با یک نحوه «اعجاز» آمیخته بود.
اما این که جمعى گفتهاند: این سنگ قطعه سنگ مخصوصى بود که بنى اسرائیل آن را با خود حمل مىکردند، و هر جا نیاز به آب داشتند بر زمین مىگذاشتند و موسى با عصاى خود بر آن مىزد و آب از آن جارى مىشد، در آیات قرآن دلیلى بر آن نیست، هر چند در پارهاى از روایات اشارهاى به آن شده است.»
.. واوحینا الی موسی اذ استسقـه قومه ان اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عینـا..(و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتى بودند تقسیم کردیم و به موسى وقتى قومش از او آب خواستند وحى کردیم که با عصایت بر آن تخته سنگ بزن پس از آن دوازده چشمه جوشید هر گروهى آبشخور خود را بشناخت و ابر را بر فراز آنان سایبان کردیم و گزانگبین و بلدرچین بر ایشان فرو فرستادیم از چیزهاى پاکیزهاى که روزیتان کردهایم بخورید و بر ما ستم نکردند لیکن بر خودشان ستم مىکردند.)
«( (انبجست) از (انبجاس) و به معناى انفجار است ، و بعضى گفته اند به معناى بیرون شدن اندک اندک آب است ، بخلاف انفجار که به معناى بیرون شدن به کثرت و فراوانى است.»